به گزارش قدس آنلاین، شاید بتوان یکی از مهمترین تفاوتهای حضرت امام(ره) و دیگر تاریخسازان را در باور ایشان به مردم و نه صرفاً نخبگان جامعه دانست.
این اعتقاد در عرصههای مختلف اجتماعی ازجمله اقتصاد نیز وجود داشت.
محسن رفیقدوست میگوید: «من یکبار خدمت امام(ره) شرفیاب شدم و گفتم آقا میخواهم نظر شما را درباره مسائل اقتصادی بدانم. آیا صنعت، بازرگانی، کشاورزی و... باید در اختیار دولت باشد یا مردم؟ امام(ره) مسکن را هم اضافه کردند و گفتند: باید در اختیار مردم باشد. من بیشتر اصرار کردم، ایشان فرمودند: زندگی مردم را دست کارمند ندهید». مطالب فوق به این اشاره دارد که نسخه انقلاب نسخه مردمی است. انقلاب مردمی، اقتصاد و سیاست مردمی میخواهد. وقتی محوریت یک نظام به مردم اوست باید تمام عرصههای این نظام با محوریت مردم باشد.
انقلاب اسلامی بهعنوان پدیدآورنده یک نظام اجتماعی مردمی و الهی به نام «جمهوری اسلامی»، توانست این شکل مردمی و محتوای الهی را در زمینه مدیریت نظامی ـ امنیتی و عرصه سیاسی کشور تا حد بالایی محقق کند، اما این مهم در حوزه نظام اقتصادی هنوز محقق نشده است. به نظر میرسد پیشبرد روحیه و تفکر بسیجی در حوزه اقتصاد بتواند گره مشکلات اقتصادی کشور را باز کند.
دفاع مقدس؛ الگوی موفق گرهگشایی با حضور مردم
رهبر معظم انقلاب نیز شاهد مثال موفقیت حضور مردم را دوران دفاع مقدس میدانند و معتقدند هر جایی که مسئولان کشور تواناییهای مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم و هر جایی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ایشان سرچشمه حل مسائل گوناگون کشور را پیدا کردن راههایی برای حضور مردم میدانند و در ادامه میافزایند: «در عرصه بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههای گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند بهوسیله همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهای مردم، با انگیزههای مردم، چندین برابر شکوفایی پیدا کند».
اقتصادی میتواند بار سختیهای تحقق اهداف انقلاب را بر عهده بگیرد که از جنس انقلاب، یعنی مردمی باشد. اقتصاد مردمی در یک تعریف عبارت است از: «حضور آگاهانه، داوطلبانه، فعالانه، جمعی و فردی و متناسب با توان و نیروی همه افراد یک ملت در تمامی عرصههای اقتصادی کشور در سه ساحت تصمیمسازی، تصمیمگیری، اقدام و عمل».
نهادسازی برای تداوم نقش مردم در نظام اسلامی
تأکیدی که امام خمینی(ره) بر نقش مردم و اهمیت ذاتی آن در تأمین سلامت و موفقیت نظام داشتند به این نتیجه منتج شد که ایشان با درایتی خاص در آذرماه ۵۸ طی سخنانی، ضرورت تشکیل بسیج مستضعفان را اعلام فرمودند. موفقیت و تداوم این شجره طیبه در طول انقلاب و بهویژه دفاع مقدس موجب شد این نهاد برآمده از دل مردم بهسرعت جایگاه و نقش خود را در جامعه پیدا کند. انقلاب اسلامی که در آن زمان درگیر تغییر و تحولات سیاسی برای شکلدهی به نظام اسلامی بود آمادگی لازم برای مقابله با تجاوز دشمن بعثی را نداشت؛ اما بسیج نهادی جهادی بود که توانست از ظرفیتهای مختلف مردمی به نحو احسن استفاده کند و برطرفکننده خیلی از نیازهای انقلاب اسلامی و جنگ باشد.
رویکرد منحصربهفرد جمهوری اسلامی به مفهوم «بسیج»، موجب شد نخبگان و تودههای انقلابی پس از انقلاب، منفعل نشده بلکه همان نخبگان و همان توده مردم، در جهت حفاظت و حراست از انقلاب به راه خود ادامه دهند.
متناسب با بحث، بررسی کارکرد بسیج تا سال ۶۷ را به دو دوره زیر تقسیم میکنیم: در دوره نخست از سال ۱۳۵۸ تا آغاز دفاع مقدس از سوی عراق، دوران طفولیت و ولادت بسیج است. ولادت بسیج بهصورت بارز با صدور فرمان بسیج عمومی در آذرماه ۱۳۵۸ رقم خورد. آنچه از نام بسیج برمیآید، نشاندهنده آمادهباش و عزم برای یک حرکت جمعی است. چنین مفهومی در اوایل انقلاب بهمنظور دفاع از مرزهای میهن اسلامی بود و دوره اول بسیج حول همین منظور شکل گرفت. البته هنوز حملهای صورت نگرفته بود تا بسیج به معنی واقعی و حقیقی آن ایجاد شود. دوره دوم، از آغاز دفاع مقدس تا نیمه اول ۱۳۶۷ شروع شد. با شروع تجاوز عراق به خاک ایران تشکیل هستههای مقاومت جدیتر شد و بسیج هم کارکرد دفاعی و نظامی خود را عینیت بخشید.
در همین مقطع بود که نیروهای آموزشدیده بسیجی به صورت داوطلبانه به سوی جبهههای نبرد راهی شدند تا در عملیاتهای کوچک و غیرمنظم علیه رژیم عراق شرکت کنند. در این مقطع آنچه مهم بود، دفاع از اسلام و ایران اسلامی بود. به همین دلیل، چندان اهمیت نداشت که چه سازماندهی برای اعزام این نیروها وجود دارد و باید چگونه بجنگند.
سپاه پاسداران که مسئولیت امنیت داخل کشور را بر عهده داشت، با شروع جنگ به کمک ارتش جمهوری اسلامی ایران شتافت و از نخستین روزهای جنگ، عرصه نبرد را حوزه مأموریت خود در نظر گرفت و با پیوست واحد بسیج مستضعفان، اعزام نیروهای بسیجی به جبههها از طریق سپاه پاسداران انجام میشد. انجام عملیاتهای بزرگی که از سوی سپاه پاسداران یا بهصورت مشترک با ارتش انجام میگرفت، مستلزم حضور و مشارکت مردمی برای افزایش نیروهای رزمنده بود. به همین دلیل بسیج گسترش بیشتری یافت و پایگاههای مقاومت بسیج علاوه بر مساجد و محلات که پایگاه مقاومت بسیج را تشکیل میدادند، دامنهاش به دیگر اقشار جامعه هم کشیده شد و همه را در بر گرفت.
در این دوره، دامنه سنی رزمندگان از ۱۳ سال تا ۸۰ سال را هم شامل میشد. در این میان، اعزام تحصیلکردهها، متخصصان و کارشناسان به جبهه هم حالت عادی پیدا کرده بود که نشان از ظرفیت عظیم بسیج در نیروسازی داشت. جلوه حضور اقشار مختلف در جنگ را میتوان در این دوره بهخوبی مشاهده کرد، جایی که گاه کارگران یک کارخانه، دستهجمعی بهسوی جبهه حرکت میکردند. فعالیتهای مذهبی مساجد بهویژه مراسم دعای کمیل مقدمهای برای تجمع جوانان انقلابی و تشکیل ستادهای مردمی در مساجد، نگهبانیهای شبانه، آموزشهای مقدماتی نظامی و عقیدتی بود و بخشی از کار نامنویسی و اعزام نیرو به جبههها هم توسط پایگاههای مساجد انجام میشد.
بیشتر رزمندگان و نیروهای مردمی از اعضای پایگاههای بسیج مساجد بوده و آموزشهای ذهنی، عقیدتی و نظامی را نیز در همین پایگاهها فرا گرفته و با کمک و هدایت مساجد به جبههها اعزام میشدند.
نوآوریها و ابتکارات بسیج در دوران دفاع مقدس
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مفهوم بسیج و قلمرو نفوذش میفرمایند: «منطقهای که ما نام بسیج را بر آن اطلاق میکنیم و روحیه بسیجی را در آن گسترش میدهیم، یک منطقه محدود نیست، فقط منطقه نظامی نیست؛ همه بخشهای کشور میتوانند دارای روحیه بسیجی باشند. علمآموزی بسیجی، ثروتاندوزی بسیجی، دیپلماسی بسیجی، سیاستورزی بسیجی، مدیریت بسیجی، سازماندهی بسیجی؛ مفهوم بسیج شامل حال همه این زمینهها میشود، معنایش هم عبارت است از نوآوری و ابتکار و اخلاص».
فرهنگ حاکم بر جبههها فرهنگ اسلامی و انقلابی بود. فرهنگی که علاوه بر تأکید بر معنویات و مکارم اخلاقی، تشویقهای بسیاری به سمت کار و تلاش و علم و آبادانی دارد.
این آموزهها خود موجب نوآوری، خلاقیت، رشد و شکوفایی استعدادهای فرد و جامعه شده و پیشرفت و تعالی همهجانبه را بههمراه خواهد داشت. خودباوری و خوداتکایی ازجمله باورهایی است که فرهنگ اسلامی بر آن تأکید داشته و فرد و جامعه را به آن سوق میدهد.
فکر انقلابی برگرفته از روحیه انقلابی در مجموعه مدیریت و رهبری جنگ موج میزد. همین تفکر و روحیه بود که در هیچ شرایطی از برتری ظاهری دشمن در عرصههای مختلف هراسی به دل راه نداد و همواره به دنبال پیدا کردن راهکار جدید، طرح جدید و فکر نو بود تا به اتکای به آن بتواند بر قدرت ظاهری دشمن پیروز شود و ابتکار عمل را در جنگ به دست گیرد.
این روحیه انقلابی نمیپذیرد که دشمن دستنیافتنی است و نمیپذیرد که چون برتری فیزیکی دشمن قطعی است، جنگ با او غیرمنطقی است. در عملیات والفجر۸ در ادامه عملیات هجومی نیروهای خودی در منطقه فاو عراق، یک مقر تیپی دشمن بهشدت مقاومت میکرد و حاضر به تسلیم نبود. در چنین وضعیتی، یکی از فرماندهان شهید این عملیات طرحی ارائه داد که فقط با یک دستگاه تانک به درون مواضع دشمن نفوذ کرده و از عقب خط اول این مقر تیپی به مواضع آنها هجوم برد و کل مقر را به تصرف درآورد.
در کمال ناباوری این حرکت مبتکرانه (البته باوجود روحیه شجاعانه این فرمانده سپاه اسلام) نتیجه کامل داد و یک دستگاه تانک بر یک مقر مستحکم دشمن فائق آمد. همین روحیه و تفکر بود که منشأ طراحی بسیاری از عملیاتهای بزرگ و سرنوشتساز در دوران دفاع مقدس شد.
عملیاتهایی نظیر طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر۸ و کربلای ۵ به اتکای چنین تفکری در صحنـه نبرد مقدس هشت ساله طراحی و اجرا شدند.
پی نوشت: از کتاب اقتصاد مقاومتی و دفاع مقدس، تالیف حسنی و کجوری (۱۳۹۵) انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در این نوشته استفاده شده است.
نظر شما